خانه / داستان های صوتی کودکانه (صفحه 3)

داستان های صوتی کودکانه

قصه صوتی کودکانه اولین پرواز

قصه صوتی کودکانه اولین پرواز کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . در لانه ای در کنار پیچکهای باغ گنجشک کوچولو سر از تخم در آورد . اون در روشنایی روز چهار خواهر برادر …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه آش شلغم

قصه صوتی کودکانه آش شلغم کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . روزی روزگاری پیر مرد و پیر زنی با دو نوه کوچیکشون توی یک روستایی زندگی میکردند . پیر مرد هر سال توی …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه آش سنگ

قصه صوتی کودکانه آش سنگ کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . مرد مسافری وارد ده کوچکی شد . مرد مسافر خسته و گرسنه بود و چیزی هم برای خوردن نداشت . مردم ده …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه آهو و یوز پلنگ

قصه صوتی کودکانه آهو و یوز پلنگ کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . روزی آهویی که از کنار رودخونه ای رد می شد و از اونجا خیلی خوشش اومد .  با خودش گفت …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه ابر

قصه صوتی کودکانه ابر کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . توی آسمون آبی تکه ابری بود که خیلی دوست داشت بباره به پایین نگاه کرد دید که دریاست . با خودش فکر کرد …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه خرس قطبی

قصه صوتی کودکانه خرس قطبی یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . یک خرس کوچولویی بود که با مامانش زندگی میکردند اون خیلی بازیگوش بود و بعضی اوقات طوری سرگرم بازی میشد که از مامانش خیلی دور میشد اما مامانش همیشه حواسش …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه جوجه اردک زشت

قصه صوتی کودکانه جوجه اردک زشت یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . یک اردک مادر شش تا تخم خوشگل و کوچیک گداشته بود . اما اون وقتی یک روز اومد توی لونه اش رو نگاه کرد دید که در کنار شش …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه چتر جادویی

قصه صوتی کودکانه چتر جادویی یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . یک دختر کوچولویی بود که عاشق ماجراجویی بود . اون کتابهایی که در مئرد جاهای خیلی دور و جهانگردی بود خیلی دوست داشت . حتی از داستانهایی که در مورد …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه گرگ و هفت بزغاله

قصه صوتی کودکانه گرگ و هفت بزغاله یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . روزی روزگاری یک خانوم بزی بود که ۷ تا بزغاله کوچولو داشت که همشون توی یک خونه کوچیک در جنگلی نزدیک رودخونه زندگی می کردند .  اون قبل …

ادامه نوشته »

قصه صوتی کودکانه بهترین دوست من

قصه صوتی کودکانه بهترین دوست من یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . خیلی وقت پیش اون دور دورا پیرمرد با همسرش زندگی می کردند .  اونا باهم توی خونه ای با باغچه کوچک زندگی میکردند و از زندگیشون خیلی راضی و …

ادامه نوشته »