خانه / داستان های صوتی کودکانه / قصه صوتی کودکانه تولد مادر بزرگ

بازی پیانو کودکان



دانلود از بازار


بازی مهد کودک



دانلود از بازار

قصه صوتی کودکانه تولد مادر بزرگ

قصه صوتی کودکانه تولد مادر بزرگ

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .

نیما کوچولوی قصه ما قلکش رو روی میز گذاشت و به اون نگاه کرد و سپس به قلک گفت نمیدونم چقدر پول برام نگه داشتی و نمیدونم با اون پول میتونم واسه تولد مادر بزرگ هدیه بخرم یا نه در همون موقع مادر اومد توی اتاق و گفت ، نیما جون چرا اینجا نشستی ، بیا مادر بیا کدو بخور هوای بیرون خیلی سرده و کدوی داغ هم حسابی می چسبه . نیما رو به مادر نگاه کرد و گفت ، مامان جون من یک مشکلی دارم من میخوام برای مادر بزرگ یک هدیه بخرم ، نمیدونم پولم میرسه یا نه اصلا نمیدونم که برای مادر بزرگ چه هدیه بخرم . مادر نیما رو بوسید و گفت ، عزیز دلم فکر کنم بتونم کمکت کنم البته اگه تو یک کم کدو بخوری میشه بهتر در مورد این قضیه فکر کرد .

خوب بچه ها اگه می خوای بدونین سرانجام این داستان چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین .

 

قصه صوتی کودکانه تولد مادر بزرگ

برای شنیدن قصه صوتی در اپلیکشن لطفا روی دکمه صوتی زیر کلیک بفرمایید

 

برای شنیدن دیگر قصه های دیگه لطفا اینجا کلیک کنید .

درباره ی admin

همچنین ببینید

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.