خانه / داستان های صوتی کودکانه / داستان صوتی کودکانه گودال آب

بازی پیانو کودکان



دانلود از بازار


بازی مهد کودک



دانلود از بازار

داستان صوتی کودکانه گودال آب

داستان صوتی کودکانه گودال آب

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .

توی چمن زار بارون باریده بود و مدت کمی بود که قطع شده بود . مرغ چاق و مهربون قطه ما رفته بود به چمن زار و داشت به چمنها نوک میزد و دونه می چید و حسابی داشت لذت می برد و برای همین هم داشت آواز می خوند قدقد قدقد قدقد قدقددد همینجوری که داشت واسه خودش میرفت یکمرتبه رسید به یک گودال پر از آب بارون . یهویی داد زد وای وای خدای من یک مرغ چاق افتاده توی گودال آب وای . بعد هم از اونجا فرار کرد و همینجور که داشت می دوید داد میزد و میگفت ای دادد ای امان قد قد قدااا ای امان . همون زمانی که داشت داد میزد بوقلمون هم داشت توی همون نزدیکی های دونه ذرت می خورد . مرغ مهربون ما بهش گفت بدو بیا فوری به کمک نیاز دارم و …

خوب بچه ها اگه می خوای بدونین سرانجام این داستان چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین .

 

داستان صوتی کودکانه گودال آب

برای شنیدن قصه صوتی در اپلیکشن لطفا روی دکمه صوتی زیر کلیک بفرمایید

 

برای شنیدن دیگر قصه های دیگه لطفا اینجا کلیک کنید .

درباره ی admin

همچنین ببینید

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.