داستان صوتی کودکانه فیل نقاشی
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .
یک پسر بچه ای بود که یک دفتر نقاشی داشت ، اون دوست داشت اولین چیزی که توی دفتر نقاشیش بکشه یک فیل بزرگ باشه . اون اول یک فیل خیلی بزرگ با گوشهای بزرگ کشید و بعد از اون هم یک درخت کشید . اما بچه ها وقتی کار درخت تموم شد یهویی دید فیل داره میدوه و رفته پشت درخت قایم شده . پسر به فیل گفت کجایی فیل بزرگ ؟ چرا اون پشت درخت قایم شدی ؟ فیل بهش گفت پاک کنت کجاست پاک کنت کجاست ؟ پسر گفت تو پاک کن من رو میخوای چیکار ؟ فیل گفت من رو پاک کن ، من رو پاک کن . پسر گفت آخه چرا باید پاکت کنم فیل به این قشنگی . فیل گفت من خیلی بزرگم نگاه کن همه حیوانها از من کوچیکترند وا چقدر مسخره است که من بزرگم و …
خوب بچه ها اگه می خوای بدونین سرانجام این داستان چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین .
داستان صوتی کودکانه فیل نقاشی
برای شنیدن قصه صوتی در اپلیکشن لطفا روی دکمه صوتی زیر کلیک بفرمایید
برای شنیدن دیگر قصه های دیگه لطفا اینجا کلیک کنید .