خانه / داستان های صوتی کودکانه / داستان کودکانه قمری و هیزم شکن

بازی پیانو کودکان



دانلود از بازار


بازی مهد کودک



دانلود از بازار

داستان کودکانه قمری و هیزم شکن

 

داستان کودکانه قمری و هیزم شکن

کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود .

روزی روزگاری هیزم شکن فقیری بود .

هیزم شکن و زنش توی یک کلبه خیلی کوچک زندگی می کردند.

روزی از روزها هیزم شکن تبر ، تیر و کمانش رو برداشت و بطرف جنگل رفت .

تا ظهر کار کرد ، کم کم خسته و گرسنه شد . روی تنه درخت مشست تا کمی خستگی در کنه

ناگهان از بالای سرش صدایی شنید سرش رو بلند کرد که یکهو از لابلای برگ های درختها یک دسته قمری رو دید که داشتند پرواز می کردند

خوب بچه ها اگه می خوای بدونین سرانجام این داستان چی میشه می تونین این قصه رو از همینجا گوش کنین.

 

داستان کودکانه قمری و هیزم شکن

برای شنیدن قصه صوتی در اپلیکشن لطفا روی دکمه صوتی زیر کلیک بفرمایید

درباره ی admin

همچنین ببینید

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش

قصه صوتی کودکانه خرگوش و موش کاری از مرکز آموزش های فرهنگی هنری کانون یکی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.